سیسمونی پسرم
قند عسلم سه شنبه هفته پیش یعنی ٢٠/٤/٩١ شب ساعت ١٠:٣٠ سرویس تخت خواب و کمدت رسید مامانی بالا بود پیش من .بابا امیر و بابایی هم پایین بودن که اتفاقی خاله راضیه اینا اومدن و با کمک بابای سادنا وسایلات صحیح و سالم اومدن توی اتاقت .هستی هم که دلش غش میرفت نمیدونست از خوشحالی چیکار کنه فردا صبح چهارشنبه بابایی و مامانی و هستی بقیه سیسمونی رو که توی خونه مامانی بود با هم دیگه آوردن خونمون به کمک مامانی و زندایی شیرین و هستی اتاقت چیده شد اول اتاقتو تمیز کردیم بعد تخت و کمدتو گذاشتیم سر جاش و وصلشون کردیم بعد لباسهاتو گذاشتیم توی کمد اسباب بازیهاتو گذاشتن توی بوفه و سرویس کالسکه و کریر و ...یه گوشه اتاق بعد تخت اسپانیایی رو هم ...